برای مصاحبه با یه هنرمند خلاق که به راحتی کسب و کار شخصی خودش رو از هنری کهبلده راه انداخته، برخوردیم به آزاده دلیر، دختر خلاقی که کیف های پارچه ای خوشگل و خوشرنگ میدوزه. آزاده فارغ التحصیل رشته طراحی صنعتی هست و بیشترین چیزی که توی دنیا براش جذابه، خلق کردنه! همونطور که خودش اعتقاد داره: “به نظرم جذاب ترین صفت خدا آفرینندگیه و هر آدمی دنبال اینه که نیاز به خالق بودن رو ارضا کنه”. کمی با آزاده گپ زدیم و چند تا سوال راجع به کسب و کار و زندگی شخصی اش ازش پرسیدیم.
مصاحبه رنگی رنگی با آزاده دلیر رو بخونید.
چه مدتیه که این کارو انجام میدی؟
دوختن کیف رو حدودا از سه سال پیش شروع کردم و البته اولش شخصی و خانوادگی، بعد از اون چند تا نمایشگاه گروهی با دوستم آذین برگزار کردیم، حدودا یک ساله که از طریق فروشگاه عرضه میشه و تقریبا دوماه که صفحه ی فیسبوکم شروع به کار کرده.
این هنر رو از کجا یاد گرفتی؟ درسش رو خوندی؟ و فکر میکنی درس خوندن تو این رشته کمکی بهت میکنه؟
راستش من فکر میکنم یاد گرفتنِ مبانی هر رشته ای برای کسی که تصمیم داره فعالیت حرفه ای در اون زمینه داشته باشه واجبه -البته صحبت من راجع به نوابغ نیست- ؛ و خب رشته ی دانشگاهی ای که مربوط باشه به حرفه ی آدم بیشترین کمک رو کرده در راستای هنری که میل به علمی شدن و پذیرفتن اصول داره. من رویکرد ها و شیوه های دیگه رو رد نمیکنم ولی این مسیریه که به نظر من درست تر میاد. بعد از یادگرفتن مبانی دیگه به نظرم بقیه رو باید سپرد به خلاقیت و تجربه. من هم کارم رو از کیف های ساده تر شروع کردم، به تدریج ایده های بیشتری بوجود میومد و خب هرجا گیر میکردم و فکر می کردم چیزی رو باید بلد باشم که نیستم دنبال راه حل میگشتم. مثلا برای یادگرفتن دوختن زیپ به کیف حدودا ۲۰ تا ویدئوی یوتیوب دانلود کرده بودم. فکر کنم دیگه دورانی نیست که آدم میل به یادگرفتن چیزی داشته باشه و نتونه.
اولین چیزی رو که درست کردی و فروختی یادته؟ چی شد که به سرت زد به این هنر به عنوان یه حرفه یا شغل نگاه کنی؟
اولین کیفی که دوختم یه کیف چهل تکه ی خیلی پرزحمت و زمان بر بود که یه تابستون طول کشید درست کردنش. حتی یادم نیست که انگیزه م برای درست کردنش چی بوده راستش 🙂 اما بعدش دخترخالم یکی مثل همون رو بهم سفارش داد که البته اصلا شبیه قبلی نشد. به نظرم تکراری بودن اجرا از تکراری بودن ایده خیلی کسل کننده تر میومد. اون کیف خیلی استثنایی شده بود و هرجا که دستم میگرفتم و می رفتم با اینکه هنوز به فکر تولید نبودم خودش یه بیلبورده تبلیغاتیِ سیار بود. تا اینکه دوستم که اون کیف رو دیده بود تصمیم گرفت نمایشگاه چند روزه ی پوشاک برگزار کنه و از منم خواست با کیفام بهش بپیوندم. این شروع ماجرا بود
مشتری های اولت رو چه جوری پیدا کردی؟ الان مشتری هات رو چه جوری پیدا میکنی؟ فقط فیس بوک و سایت یا اینکه پخش کننده های دیگه ای هم داری؟
روش اولیه ی ارائه ی کیف های آزاده نمایشگاه های دوره ای بود. از پارسال با همفکری و کمک دوستانم کیف ها رو برای ارائه به فروشگاه های باسمه(خانه هنرمندان) و کلاژ سپردم و صفحه ی فیسبوک هم از دو ماه پیش شروع به کار کرده.
روزانه چقدر از وقتت رو صرف درست کردن کارهات میکنی؟
فکر کنم باید بگم چقدر از وقتم رو صرف این کار نمی کنم. چون این کار رودوست دارم و فعالیت های دیگه ای که ازشون لذت می برم هم کاملا به این مسیر مربوطه.
تنها کاری که میکنی تو همین سبکه یا اینکه سبک های دیگه ای رو هم کار میکنی؟
تقریبا هر آفرینشی که توش به هر سبکی بشه پارچه رو درگیر کرد برای من جالب توجهه. مثلا من تابلوهایی هم با تاکید بر پارچه و همنشینیِ رنگ ها ساختم که میشه اونا رو یه جور کلاژ با پارچه دونست.
همه ی طرح های کارهات مال خودته یا اینکه از جایی الگو برداری هم میکنی؟ اگه یه روزی یکی از کارها و طرح های شما تقلید کنه تشویقش میکنید یا جلوشو میگیرید؟
به نظرم بین مفهوم های تقلید و الهام فرق زیادیه. با این حال تقلید رو هم نمیشه کاملا رد کرد در هنر. آدم با تقلید تمرین میکنه ولی اگه در مرحله ی تقلید بمونه نمیتونه اسم خودش رو هنرمند یا حداقل هنرمند خلاق بذاره. ذهن من پر از ایده های تازهست و با اینکه خیلی می گردم بین نمونه های ایرانی و غیرایرانی، اعتمادم به خودم و خلاقیتم بیشتره. اگر کسی بدون اضافه کردنِ ایده ای از خودش ازم تقلید کرده باشه حتما سعی میکنم نسبت به اشتباه بودن رویکردش آگاهش کنم.
متریال مورد استفاده ی کارت رو راحت پیدا میکنی؟
من تمام سعی ام اینه که پارچه ها رو با وسواس و دقت زیادی انتخاب کنم چه از نظر رنگ و طرح و چه از نظر کیفیتش، فکر می کنم جای خالی پارچه ها با رنگ ها و طرح های متنوعشون توی زندگی اکثر ما خالیه. با تمام این اوصاف من مشکل خاصی برای پیدا کردن مواد اولیه ی کارم ندارم.
کدوم کارت رو از همه بیشتر دوست داری؟
فکر میکنی تهِ تهِ مسیرت کجاست؟ یعنی به کجا برسی حس موفقیت داری؟
من تهِ تهِ مسیرم رو دوست ندارم از الان مشخص کنم، فعلا ترجیح میدم آهسته و پیوسته فقط به مرحله ی بعد فکر کنم، و الان مرحله ی بعدم توسعه دادن محصولاتمه.
و حالا هم چند تا سوال رنگی-شخصی:
چقدر خودتو آدم رنگی ای میدونی؟
با معیارهای شما فکر کنم ۸۰ درصد رنگی رنگی باشم 🙂
رنگ مورد علاقه و تفریحت رو هم واسه خواننده های رنگی رنگی بگو.
همه ی رنگها حداقل یه تنالیته ی خیلی قشنگ دارن، ولی به نظر من تمام تنالیته های سبز خوبن. تفریح من کار و سفر و تئاتر و سینما و گردش، به اضافه ی فیلم و کتاب و توئیتره 🙂
نام و نام خانوادگی: آزاده دلیر
برند: آزاده
زمینه فعالیت: ساخت کیف های پارچه ای
خلاصه: آزاده یه هنرمند خلاقه که سه سالی میشه برند خودش رو راه اندازی کرده. کیف های “آزاده” از یه سفارش ساده برای یه عضو خانوادگی شروع شد و کم کم گسترش پیدا کرد تا جایی که امروز محصولاتش در فرشگاه های مختلف و حتی در فیسبوک به فروش میرن. کیفیت خوب و طرح های شاد و نوآورانه از ویژگی های مهم محصولات آزاده هست. اون خیلی آروم با دقت داره کسب و کار خلاقانه اش رو ادامه میده تا روزی به موفقیت های بزرگتر برسه…
ایمیل: [email protected]
از آزاده اینها رو یاد بگیریم:
۱_از امکاناتی که دور و برتون وجود داره برای یاد گرفتن تکنیک های جدید استفاده کنید و کیفیت کارهاتون رو بالا ببرید. “دیگه دورانی نیست که آدم میل به یادگرفتن چیزی داشته باشه و نتونه!”
۲_یه هنرمند از کارهای بقیه الهام میگیره، اما تقلید هیچکس رو به موفقیت نمیرسونه.
عارفه
۱۵ مرداد ۱۳۹۳
کاشکی تو فروشگاه رنگی رنگی از اینا داشتین…
خیلی خوشگلن
AySan
۱۵ مرداد ۱۳۹۳
موفق باشی آزاده جان ♥
کاراتون خیلی خوبن (:
خودم
۱۵ مرداد ۱۳۹۳
تبریک به خاطر حسن سلیقه خانم آزاده دلیر..کاراشون متنوع و جالب بود..کاش توی فروشگاه رنگی رنگی استفاده کنید..نظرت چیه رنگی رنگی؟؟؟
sara
۱۵ مرداد ۱۳۹۳
سلامم
خیلی کاراشون قشنگه,رنگی رنگی میزاری کیفای آزاده جون و توفروشگاه؟
شبنم
۱۸ مرداد ۱۳۹۳
رنگی رنگی از کارای آزاده جان توی فروشگاهت بیار 🙂
سارا
۲۰ مرداد ۱۳۹۳
کاراشون فوق العاده قشنگه. رنگی جون همه میگن بیار دیگه!!!
نرجس
۲۱ مرداد ۱۳۹۳
کارهاشون خیلی قشنگ و متنوع هست
امیدوارم موفقیت های بیشتری کسب کنن
آزاده
۲۳ مرداد ۱۳۹۳
سلام عزیزم آزاده جون منم هم اسم شمام برات آرزوی موفقیت می کنم عزیزم
خیلی هنر دستت زیباست امیدوارم یه روزی هنرت جهانی شه و صادراتی :*
نعیمه
۳ شهریور ۱۳۹۳
سلام . مصاحبه ی رنگی و زیبای دختر هنرمند ایرانی رو خوندم و لذت برم . برای گفتگو و مصاحبه با اینشون چطور میشه ارتباط برقرار کرد .
ممنون میشم راهنمایی بفرمایید
sh
۲۹ دی ۱۳۹۳
چقد خووووووووبه دیدن ایناااا خدایااا
:))))
sh
۲۹ دی ۱۳۹۳
و کی از کارا عکس گرفته؟چ عکاس خوبی:)عکسارو دوست دارم.:)