خیلی از ماها وقتی بیرون از خونه هستیم، به جاهایی میریم که پر از آدمای همسن و سال ماست. فضاهایی که نزدیک به علائق ماست و ساعتهای زیادی از زندگیمون رو اونجا و دور از خانوادهمون گذروندیم. خیلی وقتا در جواب پدر و مادرمون که پرسیدن کجا هستیم، گفتیم کافه. همین گفتن “کافه” کافیه که اونا بفهمن رفتیم جایی که بهش علاقه داریم، کنار کسایی هستیم که دوستشون داریم، اما شاید اونا هیچ وقت اونجا نرفته باشن و ندونن دقیقا تو کافهای که هستیم چی میگذره و چرا دوست داریم فراغتمون رو اونجا بگذرونیم.
یه روز به مامان و باباتون پیشنهاد بدید که با هم و بدون حضور دوستان همیشگیتون به کافه محبوبتون برید. با به اشتراک گذاشتن محیطهای عمومی مورد علاقهتون با بابا و مامانا حس خوبی از اعتماد و صمیمیت رو بهشون بدید. قهوهای که هزار بار تو یه کافه خوردید، با قهوهای که برای اولین بار تو همون کافه، اما در کنار بابا مامان میخورید با همه قهوههای عالم فرق داره. این قهوه خاطره به یاد ماندنی از رابطه شیرین شما میشه و اگه رابطهتون گیر و گرهای داره چه بسا با همین قدمای کوچیک برطرف بشه. چطوره یه عکس از سر میزتون بگیرید و این روز رو برای همیشه ثبت کنید!
حورا
۲۶ آبان ۱۳۹۲
خوش به حال کسانی که مامان باباشون هنوز کنارشونن تا بتونن از این پروزه ی عالی و پرهیجان نهایت لذت رو ببرن…
zeinab.b.seifi
۲۸ آبان ۱۳۹۲
وقتی که از دستشون میدی تازه میفهمــی چـی بودن………!!!:(
نازنین
۲ آذر ۱۳۹۲
آره کار جالبیه، اما جاهایی مثل کافی شاپ و یا یسری مناطق تفریحی بیشتر با روحیه جوونا سازگاری داره،شاید خوششون نیاد ولی به یه بار امتحانش می ارزه….مللللللللسی…
سارا
۴ دی ۱۳۹۲
من یه بار خیلی وقت پیش این کارو انجام دادم….عصر پیشنهاد کافه رفتن دادم…بابام این قدر استقبال کرد که پا شدیم رفتیم کافی شاپ مهتاب تو اتوبان قم!!حدود ۳ ساعت رانندگی بود براش!ساعت ۸ رفتیم و ۱۲ رسیدیم…خیلی خوب بود…۴ تاییمون دور هم فقط یه قهوه و کلی خنده و یه خاطره که همیشه برامون میمونه
فاطمه
۱۴ بهمن ۱۳۹۲
اوووپس
این یکی رو باید با احتیاط بیشتری انجام داد، بعضی از مامان و باباها (از جمله مامان و بابای خودم) یه سری حساسیت هایی دارن که محیطهایی مثل کافه هارو نمی پسندن. به همین دلیل به نظرم بهتر کافه های آروم تر که ترجیحا سیگار کشیدن توش ممنوع هست رو انتخاب کنیم!